محفل حراج تهران چرا دست به اغتشاش زد؟ / ردپای یک سرویس اطلاعاتی در پروژه سایبری سلبریتیها
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۹۸۵۸
آنچه امروز از تلاش سلبریتیها در به دست آوردن رهبری اغتشاشات قابلملاحظه است تنها نوک کوه یخی است که تلاش دارد لشگری از سایبریها و برخی سیاسیون را با خود همراه سازد.
سرویس سیاست مشرق- ورود هماهنگ سلبریتیهای سفارشی به فاز اقدامات ضد امنیتی پیامی قابلتأمل در خود دارد. دو حرکت همزمان از سوی برخی چهرههای ورزشی، هنری و موسیقیایی (تحت عنوان سلبریتی) با اجرای یک عملیات عمیق روانی و دیگری نشان دادن آدرس درب چند سفارتخانه خاص نشان میدهد این ورود و خروج اتفاقی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها برخی سلبریتیها در قامت رهبر اغتشاشات عرضاندام کرده و مدتی بعد کشور را ترک میکنند، این اقدام را باید فراتر از عملیات جذب مخاطب، امیپرشن سازی و یا لایک زدن تفسیر کرد. به نظر میرسد یک عملیات حسابشده افسار تجمعات رادیکال را به سمت و سوی تحریکی پرمخاطب اما بی رهبر هدایت کرده تا هزینه واکنش به آن را پایین بیاورد.
دیماه ۹۶ برای نخستین بار سرویسهای اطلاعاتی غربی از پروژه «سایبریسازی اغتشاش» پردهبرداری کردند، این عنوان به معنای آن بود که صدها هزار اکانت جعلی در شبکههای اجتماعی مخاطب را بمباران روانی کرده تا قدرت تحلیل را از او ربایش کنند. در آن زمان یک کانال تلگرامی توانست برای مدتی کوتاه شیب آشوبها را بهشدت تند کرده و به تعبیر ادمینش فضا را داغ کند. کانال تروریستی آمد نیوز سعی کرد ستاره آشوبها باشد و با طراحی آموزشهای چریکی قشر خاکستری را به دنبالکننده خود تبدیل کند. در آبان ۹۸ مسئولیت پروژه روی دوش یک کانال تلویزیونی قرارگرفته و شبکه اینترنشنال با حمایت مالی وهابیها و گرای اطلاعاتی انگلیسیها صحنهگردانی کرد.
اما در دور جدید از پروژه اغتشاش سایبری بعد و دامنه عملیات عوض شد! اگر در دو عملیات پیشین مرجعیت در اختیار یک رسانه خاص قرارگرفته بود؛ این بار چندین و چند اکانت با ترندسازی یک کد خاص (اسم رمز) و تعمیم آن به چندین مرجع، سناریو را خط به خط پیش بردند.
اما در این مدل عملیاتی به دلیل آنکه ماهیت آن پوشیده شده و فاقد لیدر بود، برای آن یک نقاب طراحی شده و وزنه سایبری سلبریتیها اهمیت پیدا کرد. سلبریتیها به دلیل داشتن خط مشترک با قشر خاکستری میتوانستند خلأ وجود رهبری در اغتشاش را پوشش دهند. ازاینرو با فرستادن چند سیگنال از داخل و خارج از کشور برخی چهرههای هنری و ورزشی بهصف شدند تا به پروژه اغتشاش خاصیت جنبشی پیدا کند.
به صحنه آوردن سلبریتیها زدن یک تیر با دو هدف بود؛ از سویی با حداقل هزینه عملیات اغتشاش امکان بهرهبرداری از ظرفیت اجتماعی و رسانهای موجود را پیدا میکرد و از سوی دیگر میتوانست خیلی سریع خاصیت بینالمللی یافته و شنونده جذب کند.
سلبریتیها اقدامات وحشیانه چون آتش زدن اماکن عمومی، حمله به پلیس، کشیدن چادر از روی سر زنان و قتل و غارت اراذلواوباش روتوش کرده و به آن ساحت روشنفکری میبخشیدند، ازاینرو دشمن این بار بهجای بهره بردن از یک سرویس خاص رسانهای (بیبیسی در فتنه ۸۸، آمد نیوز در اغتشاش ۹۶ و اینترنشنال در آبان ۹۸) روی شبکهای متشکل از اکانتهای فیک و سلبریتیها سوار شد تا یک پله بالاتر در «جنگ اغتشاش سایبری و اینترنتی» بازی کند.
کمپین قیچی کردن و جنگ سایبری سلبریتیها در تهران
شهرآشوب سازی محفل تهران در اغتشاشات
از حاشیه به متن آمدن فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در شبکههای اجتماعی، باعث شده است تا پرسشهای عقلانیت ساز حرف و سخن، به حاشیه برود. در این وضعیت هر فرد یا گروهی که مخاطب بیشتری دارد بهصورت طبیعی در سطحی بالاتر بازی خواهد کرد، در این وضعیت فیلترهای راست آزمایی حذفشده و جنگ شایعات روی حقیقت سایه خواهد افکند.
آنچه امروز از تلاش سلبریتیها در به دست آوردن رهبری اغتشاشات قابلملاحظه است تنها نوک کوه یخی است که تلاش دارد لشگری از سایبریها و برخی سیاسیون را با خود همراه سازد. در حالی سلبریتیها از سوی دولت با رشوه معافیت از مالیات عزادار اغتشاشات شدهاند که بسیاری از آنها پای ثابت محفل پولشویی موسوم به «حراج تهران» بوده و گردش مالی حاصل از نقاشی یا کاردستیشان چندین میلیارد تومان بوده است.
نکته قابل توجه آنکه منفعت طلبی و رفتار پراگماتیستی ماهیت سلبریتیها است؛ این وضعیت باعث میشود بسیاری گمان کنند که این طبقه خاص اجتماعی توانایی اکت(عمل) سیاسی نداشته و ندارند! اما ماجرای اغتشاشات اخیر این تصور ذهنی را بر هم زد.
واقعیت آن است که استفاده از ظرفیت سایبری سلبریتیها در پروژه اغتشاش ناگهانی نبوده و سرویسهای اطلاعاتی غربی در چند مرحله آن را تست و ارزیابی کردهاند.
برای درک بهتر ماجرا نتایج دو کیس خاص را مورد بررسی قرار خواهیم داد:
مورد اول: متواری شدن یک بازیگر سینمایی «مهناز افشار» از کشور و اجرای پروژه کشف حجاب تدریجی با هدف سنجش فضای داخل کشور است. این بازیگر به صورت قدم به قدم توسط سرویس اطلاعاتی کشور آلمان(پوشش موساد) مورد ارزیابی قرار گرفته و حتی امکان استفاده او از منابع مالی سعودی در شبکه MBC اتفاقی نبوده است، هدف آن بود که این فرد به مرور طعمهای برای یارگیری از داخل باشد.
مهناز افشار از کشف حجاب تدریجی تا جذب نیروی مستعد از داخل کشور
مورد دوم: مربوط به وریا غفوری بازیکن سابق باشگاه استقلال تهران است که عرض بازی سرویسهای اطلاعاتی غربی را نمایش داد. در آن ماجرا با بهرهگیری از یک بازیکن فوتبال امکان استفاده از قدرت هیجانی و خشونت استادیومی مورد ارزیابی قرار گرفت، اسناد موجود نشان میدهد که حتی روی پشتیبانی قومی و مذهبی این سلبریتی ورزشی نیز حسابشده بود.
بعدها به دلیل محدودیتهای خاصی که وریا غفوری داشت (ازجمله ضریب هوشی پایین و سطح ظرفیت کششی) این پروژه از غفوری به علی کریمی منتقل شد. کریمی به دلیل گستره مراودات شخصی با دیگران و هیجانی عمل کردن گزینهای بهتر از کاپیتان سابق استقلال برای یک عملیات ضربتی و تاکتیکی محسوب میشد.
علی کریمی با کمک یک خبرنگار ورزشی به سرویس اطلاعاتی غربی در امارات متصل شده و پس چند سری رفتوآمد به آن کشور و نیز یک پایتخت اروپایی بهعنوان عامل اصلی جایگزین وریا غفوری شده است. او با تشکیل یک گروه از ورزشکاران و نیز برخی هنرمندان دریکی از شبکههای اجتماعی بهتدریج آنها را جذب کرده است. کریمی با محاسبه احتمال ردگیری و دستگیری در تهران کلیه اموال خود را به فروش رسانده و در حاشیه خلیجفارس اقامت کرده است، مقصد نهایی او با توهم رهبری اغتشاشات کشور کانادا است.
کشور امارات این روزها مرکز جذب سلبریتیها شده است/ ترویج تغییر سبک زندگی از اهداف سرویسهای امنیتی دشمن است
سرویسی اطلاعاتی که در حال حاضر علی کریمی و برخی سلبریتیها را هدایت میکند ترفندی قابلتوجه برای جذب بیشتر هنرمندان و ورزشکاران بهکاربرده است. در این عملیات از لشگر سایبری منافقین خواستهشده است که با حمله ترولی به صفحات برخی هنرمندان و ورزشکاران و استفاده از تهدید و تشویق آنها را جذب اغتشاشات کنند.
درصورتیکه فرد با این عملیات سایبری همراهی نکند با بدترین شکل ممکن او را در فضای مجازی تخریب کرده (مورد پرویز پرستویی در سفر به آمریکا) و یا تهدید به افشاگری هکری میکنند! اما اگر سوژه پاسخ مثبت بدهد، این فرد به گروه کریمی اضافه شده و مورداستفاده قرار خواهد گرفت.
متأسفانه برخی هنرمندان و چهرههای ورزشی نیز به دلیل جو این عملیات سایبری بدون دریافت حقالعمل یا دستمزد به پیادهنظام این غائله بدل شدهاند، این افراد به دلیل عقب نماندن از گروه پیشرو بدون شناخت دقیق از ماهیت آن تبدیل به یکمهره ساده در پازل شده و بازی را تکمیل کردهاند.
خط آخر: تبدیل سلبریتیها به نیروی محرک اغتشاشات
سلبریتیها در جنگ ترکیبی چه میکنند؟
به دلیل فشار اقتصادی تحمیلی به مردم که حاصل تحریم خارجی و کارشکنی جریان نفوذی داخلی است کشور در وضعیت فشار حداکثری جنگ ترکیبی قرار دارد، دشمن در این جنگ با همه توان به صحنه آمده و جنگ سایبری، بیولوژیک، ماورایی را بهسوی ترور، خرابکاری، تورم، آشوب و کشف حجاب هدایت کرده است. از این مرحله به بعد فاز عملیاتی سرویسهای اطلاعاتی دشمن به سمت جنگ شهری سلولی و محله محور تغییر مسیر خواهد داد، شبکه سلبریتیها محرک نرم در این جدال سخت هستند.
ریکی جرویز، کمدین و مجری جشنواره سینمایی گلدنگلوب مثال قابلتوجهی درباره ماهیت سلبریتیها داشته و دراینباره میگوید: «شما بازیگران حتی اگر داعش به شما پیشنهاد بازی بدهد قبول میکنید، شما در موردهیچچیزی صلاحیت ندارید سخنرانی کنید. حتی بهاندازه یک بچهمحصل هم سواد ندارید. پس لطفاً بیایید بالا، جایزهتان را بگیرید و گورتان را گم کنید و بروید!» این تحلیل دقیق از روانشناسی سلبریتیها نشان میدهد این مدلهای اینستاگرامی گاهی میتوانند خطرناکتر از یک عامل بمبگذاری خیابانی نیز عمل کنند.
در این وضعیت برخورد با شبکه محرکه اغتشاشگر از اهمیت بالایی برخورد دار است. رئیس قوه قضائیه در آخرین دستور بر اهمیت شناسایی و دستگیری عناصر اصلی و پشت پرده اغتشاشات اشارهکرده است. در برخورد با عوامل شهرآشوب عامل محرک مهمتر از یک عصیانگر میدانی است، موج بعدی اغتشاشات را سلبریتیها پیش میبرند!
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت کشف حجاب جنگ سایبری علی کریمی آمدنیوز مهناز افشار حراج تهران شبکه اینترنشنال وریا غفوری پرویز پرستویی قوه قضاییه خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سرویس های اطلاعاتی سایبری سلبریتی ها اطلاعاتی غربی سلبریتی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۹۸۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شلیک وعده صادق به دستگاه اطلاعاتی اسرائیل
روزنامه یدیعوت آحارانوت دلیل استعفای رئیس بخش اطلاعات نظامی رژیم اسرائیل را شکست در ۷ اکتبر و حمله این رژیم به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق عنوان کردهاست. این اولین مقام ارشد نظامی اسرائیلی است که بعد از آغاز جنگ در غزه استعفا میدهد.در ۷اکتبر (۱۵مهرماه) گروههای مقاومت غزه عملیات طوفانالاقصی را در دفاع از مسجدالاقصی در برابر اقدامات و یورشهای صهیونیستها آغاز کردند که طی آن مقاومت توانست به داخل اراضی ۱۹۴۸ نفوذ کند.این عملیات ترکیبی از عملیات زمینی، هوایی، دریایی و موشکی بود و بنا به اذعان صهیونیستها و ناظران، بیسابقهترین عملیات ضداسرائیلی در طول تاریخ اشغال اراضی فلسطین در هفت دهه گذشته بود. رژیم اسرائیل در واکنش به این عملیات، دیوانهوار غزه را از زمین و آسمان هدف قرار داد و این جنگ پس از۱۹۹روزهمچنان ادامه داردورژیم صهیونیستی که مدعی بود کاررا درمدت زمان کوتاهی یکسره خواهد کرد، حالا نهفقط به پیروزی دست نیافته، بلکه دررسیدن به اهداف خود(نابودی حماس و آزادی اسیران)شکست خورده است.شوک امنیتی به واشنگتن و تلآویو
صهیونیستها که در جنایت علیه مردم نوار غزه تمامی مرزها را پشت سر گذاشتند با نشان دادن حجم تخریبها و ورود به برخی مناطق تلاش کردند به افکار عمومی القا کنند که کار تمام شده و در آستانه برگزاری جشن پیروزی هستند. اما استعفای بلندپایهترین مقام امنیتی ــ نظامی این رژیم بهوضوح بیانگر عمق فاجعه در اراضی اشغالی است. آمریکا و رژیم صهیونیستی طی روزهای اخیر با تبعات ناشی از دو شکست همزمان دستوپنجه نرم میکنند: یکی شکست در اهداف تعیینشده در جنگ غزه و دیگری، عدم پیشبینی واکنش قاطعانه و گسترده ایران و در نتیجه، شکست نظامی ــ عملیاتی در برابر تهران. بودجه نظامی کشورهای اروپایی به بالاترین رقم از زمان جنگ سرد رسید. دستور العمل رسانههای وابسته به لابی صهیونیسم در آمریکا و اروپا، آن هم در قبال عملیات مقتدرانه وعده صادق از ابتدا مشخص بود: سانسور، تحریف و کتمان ابعاد فرامتنی و میدانی این عملیات با هدف القای کاذب برتری راهبردی رژیم اشغالگر در منطقه. با این حال هر اندازه زمان میگذرد، شاهد روایتگریهای ناخواستهای هستیم که این سیاست خبری و تبلیغاتی رسانههای طرفدار اسرائیل را به چالش میکشد.
بایدن هم بهتزده است!
والاستریت ژورنال در تازهترین گزارش خود، ماجرای عملیات موشکی و پهپادی ایران به عمق استراتژیک اراضی اشغالی را اینگونه روایت میکند: «پرزیدنت بایدن و تیم امنیت ملی او در روز ۱۳ آوریل بانگرانی فزاینده گزارشهای ناظران در اتاق وضعیت کاخ سفید را دریافت میکردند. جایی که ابتدا ۳۰پهپاد، سپس ۸۰ پهپاد و بعد ۱۰۰ پهپاد در آسمان منطقه قابل مشاهده بود. دستهای از پهپادها از قبل در هوا بود و زمان رسیدن آنها همزمان با موشکها بود و رگبار عظیمی که بایدن و دستیارانش از آن بیم داشتند که بتواند دفاع تقویتشدهای را که آنها و اسرائیل بیش از یک هفته برای آمادهسازی آن صرف کرده بودند، تحت تأثیر قرار دهد.»این روایتگری بسیار معنادار است، زیرا نشان میدهد برخلاف آنچه مقامات آمریکایی و صهیونیستی در روزهای منتهی به عملیات وعده صادق روایت کردهاند، اساسا قدرت بازدارندگی واشنگتن و تلآویو در تقابل با جمهوری اسلامی ایران به اندازهای نبوده که به اطمینان آنها نسبت به مدیریت بحران منجر شود.این مسأله خود را در جریان عملیات وعده صادق نشان داد، جایی که اهداف مدنظر جمهوری اسلامی ایران در نقب، مورد اصابت هدفمند موشکها قرار گرفت و بنا بر اذعان صریح بن گویر، وزیر امنیت داخلی و دیگر منابع سیاسی،نظامی وامنیتی در اراضی اشغالی تلفات بسیار سختی را به دشمن صهیونیستی وارد ساخت. مروری بر ادبیات و متن گزارش والاستریت ژورنال نشان میدهد که آمریکاییها، در برابر یک صحنه عجیب و بهتآمیز قرار گرفتهاند که قدرت پیشبینی و آیندهنگاری آن را از قبل نداشتهاند.
قدرت ایران در مدیریت میدان
مقامات آمریکایی و صهیونیستی در زمان اقدام وقیحانه و تجاوزکارانه رژیم اشغالگر علیه حریم سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، هرگز تصور پاسخ ایران، آن هم در این سطح را نمیکردند. بنا به تعبیر گویای رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی، کلیت این عملیات و ابعاد فرامتنی آن، نشاندهنده تسلط ایران بر قواعد منازعه با دشمن صهیونیستی در منطقه و فراتر از آن، قدرت مدیریت صحنه توسط ایران است. این همان گزارهای است که دشمنان این مرز و بوم سالها درصدد مخدوشسازی و عدم تحقق آن بودند اما عملیات وعده صادق، نقطه آشکارساز برتری راهبردی و تاکتیکی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با سختترین اقدامات دشمن است. کمترین شبههای وجود ندارد که کاخ سفید و تلآویو نهفقط در زمان وقوع عملیات وعده صادق، بلکه در روزهای پس از آن نیز دچار شوک و بهتزدگی شدهاند و این استیصال مطلق همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.